👌 داستان کوتاه پند آموز💓داستان بسیار زیبا از زن بی حجاب و زن چادری💓 💭 زن هنوز کاملا وارد اتوبوس نشده بود که راننده ناغافل در رو بست و چادر زن لای در گیر کرد. داشت بازحمت چادر رو بیرون میکشید که یه زن نسبتا بدحجاب طوری که هم 12 دی 1395 توسط ملکه سادات پورمحمدی
وقتی دائم بگويى گرفتارم،هیچ وقت آزاد نمیشوى،وقتی دائم بگويى وقت ندارم،هیچوقت زمان پیدا نمی كنی،وقتی دائم بگويى فردا انجامش میدهم، آن فردای تو هیچ وقت نمیايد!وقتی صبحهااز خواب بیدار میشويم دوانتخاب داریم:برگردیم بخوابیم و رویا ببینیم،یا بیدار شويم و رویاها 12 دی 1395 توسط ملکه سادات پورمحمدی
🍃🌸🌺💐🌺🌷🌺🌸✨داستان شب✨روزی روزگاری تاجر ثروتمندی بود که ۴ زن داشت . زن چهارم را از همه بیشتر دوست داشت و او را مدام با جواهرات گران قیمت و غذاهای خوشمزه پذیرایی می کرد… بسیار مراقبش بود و تنها ب 10 دی 1395 توسط ملکه سادات پورمحمدی